پسر عموی آلیا لوو بدون هیچ اخطاری یک روز قبل از جمع شدن خانواده در خانه اش حاضر می شود. وقتی به او گفت شام آماده است، او را دعوت می کند که بدون لباس بماند تا به او سلام کند. سینههایش سفتتر میشوند و بیدمشک خیس میشود، فقط با سکس قلمبه فکر اینکه با او بخوابد. او در کنار او ظاهر می شود و التماس می کند که آلت تناسلی اش را بمکد و بیدمشکش را بیرون بیاورد، هرچند او از خانواده است!