یک ایده شگفت انگیز به ذهنم رسید! برای صادرات سریع پول به کشور. از دهکده های مختلف گذشتم تا در نهایت به طعمه عالی در دهکده لونکی برخوردم. عزیزم زیبا با جوانان بزرگ. او در راه بازگشت از یک میخانه محلی با دو آبجو در بطری های پلاستیکی بود. از او خواستم به من نشان دهد که زندگی در روستا چگونه است. در حالی که در حال قدم زدن بودیم، به او 4000 عددی را که کون گنده زیبا در ازای دیدن سینه های طبیعی بزرگش به او می دادم، نشان دادم. میدونی چطوره، وقتی تو این کشور زندگی میکنی هر دلار مهمه، پس من 20000 رو انداختم با پیشنهاد لعنت کردنش. بچه ها تا حالا همچین چیزی ندیده بودید! این یک سفر متلاطم بود. این زن روستایی بی پول در حیاط خانه اش در میان مرغ و خرگوش خوابیده است! جوجه های چک واقعی با هندوانه های بزرگ بهترین هستند! عروس های باربی اهل پراگ نمی توانند برایشان شمع بگیرند!