الکس گری یک مرد شلخته است که دوست دارد گوس گنده مطیع یک خروس کلفت باشد. خروس را در اعماق گلویش می گیرد و با چشمان درشت زیبایش به پدرش نگاه می کند. به او تکیه می دهد و بیدمشک محکمش را به آینه می زند تا بتوانید لغزش او را تماشا کنید. او شروع به بالا و پایین پریدن روی میله می کند و در حالی که او به داخل او می پرد ضربه محکمی می زند.