الکسیا ووس سالهاست که با دوست پسر شوهرش جانی سینز رابطه جنسی برقرار کرده است و این احمق بیچاره هیچ ایده ای ندارد! روز بازی است، و مثل همیشه، الکسیا زانو میزند تا دیک بزرگ جانی را بمکد در حالی که شوهر پریشان با دوستانش به تماشای تلویزیون نشسته است. در واقع، تند و تند و بی خبر آنقدر از بازی پرت می شود که حتی متوجه نمی شود که دیک بزرگ همسرش جانی سینه های او را می گیرد، آن را خشک می کند و سپس آن را در تمام خانه به هم می زند! در پایان جانی تمام شیر خود را روی صورت زیبا و سینه های جعلی بزرگ او می ریزد، در حالی که شوهر کوس کنده بدبخت او در تاریکی می ماند!