آوریل الکس کول از سفر آخر هفته ای که دوست پسرش اندی برنامه ریزی کرده است خوشحال نیست. موضوع این است که آنها در حال بازدید از برادر اندی، خانه لوگان پیرس، که خزش آوریل است، هستند. اگرچه پیت قبلاً یک دوست دختر دارد، اما آوریل مطمئن است که پیت هوس او را دارد. متأسفانه، اندی فکر میکند که آوریل بیش از حد واکنش نشان میدهد و پیت، مطمئناً کمی عجیب است، اما بیضرر است. به محض رسیدن آنها، پیت دم در از آنها استقبال می کند. اگرچه او می داند که آوریل چقدر می تواند ناراحت کننده باشد، اندی اصرار دارد که کیف های داخل ماشین را فراموش کرده و باید بدود و آنها را بیاورد. همانطور که او به تعطیلات خود می رود، آوریل با اکراه پیت را در داخل تعقیب می کند و به شوخی به دوست پسرش می گوید که بهتر است او را برای مدت طولانی با پیت نگذارد! وقتی اندی پشت فرمان مینشیند، بدون اینکه به عقب نگاه کند دور میشود. او در حال حاضر مشتاقانه منتظر مراتع سبزتر است... وقتی آوریل متوجه کون های گنده می شود که اندی رفته است، شروع به وحشت می کند و می خواهد بداند چه اتفاقی دارد می افتد. یک خانه