آوریل و سرنیتی چند دختر بد هستند. همسران همسرانشان آنقدر لطف دارند که به آنها اجازه می دهند بیرون بروند و خوش بگذرانند، اما آنها کاملاً از این امتیاز سوء استفاده کردند و تمام شب را بیرون ماندند. آنها سعی میکنند مخفیانه به داخل بروند، اما والدین بیش از حد درگیر گاو نر خود هستند و آنها را از در میگیرند. آنها به طور خودکار دختران را به اتاق خود می فرستند تا بتوانند در مورد مجازات تصمیم بگیرند. به نظر میرسد هیچ چیز در گذشته مؤثر نبوده است، بنابراین آنها فکر میکنند که این بار ممکن است یک کتک زدن بدون دردسر و شلاق کلامی خوب این کار را انجام دهد. قبل از اینکه دخترها بیرون بروند، تصمیم می گیرند که شاید برایشان راحت تر باشد که از ناپدری بخواهند جمله شان را عوض کند. آنها بیش از حد مستأصل هستند که نمی توانند بخشیده شوند، آنها هر کاری را انجام می دهند. آنها به اتاق نشیمن می روند و با مبادله موافقت می کنند. آنها شروع به ضربه زدن شدید به آنها کرده اند، اما به نظر می رسد که با این کار بسیار سرگرم می شوند. سپس آنها به دنبال سیلی های غنیمتی برهنه می روند و هنوز کار نمی کنند، بنابراین به نظر می رسد که کون وکوس گنده آنها مجبور به خوردن بیدمشک خود هستند تا زمانی که تمام اهانتی را که نسبت به آنها دارند احساس کنند.