کورالی، کودک جذاب دانشگاهی، احساس سوزشی در بیدمشک خود دوجنسه کون گنده داشت که فقط با دوز خوب اسپرم می توان آن را ارضا کرد! او یک راه ساده برای اغوا کردن معشوق متیو داشت، او لباس زیرش را روی تخت کنارش میپوشاند، با افتخار سینههای قابل ازدواجش را نشان میداد و به او جرقههایی از بیدمشکی که روی شورتهای شفافش فشار میداد به او میداد. متیو به سرعت در اعماق لانهاش به توپ تبدیل شد و کورالی کوچولو از بالای آن غلت زد و یال خود را به یک دختر گاوچران سوار کرد. متیو نمی داند، اما کورالی نقشه شومی دارد که مردش را نیش می زند تا دیگر نتواند اسپرمش را نگه دارد و بی اختیار به او یک سبزه بدهد.