اوه اوه! آوا آدامز از ماشین اریک استفاده کرد و او خواهان جبران خسارت است. هنگامی که او برای بحث در مورد شرایط به خانه او می رود، متوجه می شود که او در حال آفتاب گرفتن است و نوک سینه های بزرگش را بسیار کم می پوشاند. آوا با بازدیدکننده بداخلاقش راه میرود و متوجه میشود که او ترجیح میدهد کون داف پول کمی از دست بدهد تا اینکه فرصت انجام هر کاری را با بیدمشکش از دست بدهد.