آلیسا جید همیشه در تلاش است تا مردان خانواده خود را راضی کند. او با فرستادن عکس های سلفی داغ شوهرش را خوشحال می کند و با کمک به پسر خوانده اش هرازگاهی به او کمک می کند. او گاهی اوقات در ازای آن چیزهایی می خواهد و امروز از پسر خوانده اش می خواهد به او کمک کند تا عکس های داغ پدرش را بگیرد. استپسون در انجام این کار برایش سخت بود و آلیسا رفت تا برآمدگی او را بمکد. پسرخوانده آنقدر وحشت کرده بود که نمی توانست اجازه دهد کارش تمام شود. روز بعد، آلیسا یک سلفی برهنه برای پسرش فرستاد و از او خواست تا او را در حمام ملاقات کند. تنها چیزی که می توانید به آن فکر کنید آلت تناسلی اوست. خیلی زود او جذب و گمراه شد. حتی یک قهرمان داستان جسارت به خرج داد تا این بار را تمام کند. چند روز بعد، داف کون آلیسا بسیار عصبی وارد اتاق پسران شد. پدرش عکسی را که با همسران شوهرش گرفته بود روی صورتش پیدا کرد. او تنگ بود. استپسون سعی می کرد بفهمد که چگونه این وضعیت را اصلاح کند، اما آلیسا همچنان باسن او را نگه داشت. برای آخرین بار آن را می خواست. چه همسری می خواهد زن داشته باشد، پس پسرخوانده نبود.